خاطرات یک بچه ی شگفت انگیز عهد بوق

سلام، من رولی جفرسون هستم و دلیل اینکه اسم کتابم را خاطرات بچه شگفت انگیز مهربان گذاشتم به خاطر حرفیست که پدرم همیشه در مورد من می زند. من و بهترین دوستم گرگ هافلی بهترین خاطرات جالب خود را برایتان تعریف می کنیم. از دست ندهید…

این کتاب از زبان نوجوان بازیگوش و اتفاقات و خاطره های با مزه ای که برای او اتفاق می افتد روایت می شود.
این کتاب با بیانی گیرا و طنز آلود و با لحنی خودمانی کودک و نوجوان شما را با خود همراه کرده .
مجموعه ی خاطرات یک بچه ی شگفت انگیز شامل داستان هایی با عنوان های : دردسر بزرگ ، عهد بوق ، قوز بالا قوز می باشد که دردسر های یک نوجوان و اتفاقات روزمره ی طنز آلود او را از زبان خودش بیان می دارد.
همچنین این مجموعه روایت های خود را با تصاویر کارتونی و طنز که تصور داستان را زیبا تر می کند همرا کرده است.

کودکان در سر تا سر دنیا  عاشق گوش دادن به قصه ها هستند. آنها می خواهند که دربارۀ شخصیت های مورد علاقه شان بیشتر بدانند و اغلب تلاش می کنند که خود را در نقش آنها قرار دهند و از آنها تقلید کنند. با گفتن قصه هایی که در آنها مفاهیم اخلاقی و انسانی وجود دارد شما می توانید ویژگی مثبت انسانی مثل شجاعت، صداقت و دانایی ر در وجود او از همان سنین پایین نهادینه کنید.

داستان:

به طور تصادفی ماشین رو خلاص کرده بودم و ماشین همین طور داشت می رفت جلو. بعدش کم کم سرعت گرفت. من ترمز می زدم، اما قفل کرده بود و همین طور داشت می رفت. داشتم دق می کردم، گفتم الان می خورم به ترافیک و تصادف می کنم. بعدش بابا بزرگ رو دیدم که داره از کنار جاده میاد به طرفم و دیگه دست و پام رو گم کردم.