– کتاب تسلی بخشی های فلسفه کار خود را با مشکل عدم محبوبیت آغاز می کند و به مرگ سقراط به عنوان لحظه ای سرنوشت ساز در تاریخ فلسفه می پردازد. سقراط فیلسوفی است که در برابر عدم محبوبیت و محکوم شدن از طرف حکومت متزلزل نشد، او به هیچ عنوان از افکار خود دست برنداشت و در این راه جام شوکران را نوشید.
اعتماد به نفس سقراط از دید دوباتن ریشه در فلسفه دارد و این فلسفه است که سقراط را در برابر مسئولیتی همزمان ژرف قرار می دهد:
حکیم و خردمند شدن از طریق فلسفه.
– از دید او ما شک های خود را فرو می خوریم و از گله پیروی می کنیم، زیرا نمی توانیم خود را پیشگام درک حقایق دشواری بدانیم که ناشناخته هستند. اشتباهات فکری و نا درستی شیوه زندگی را در هیچ موردی و به هیچ طریقی هرگز نمی توان با این واقعیت اثبات کرد که با مخالفت روبرو شده ایم.
سقراط می پذیرفت که گاهی اوقات در اشتباه هستیم و باید به دیدگاه های خود شک کنیم. از منظر سقراط بنیان تفکر هرقدر هم که با دقت تغییر چهره دهد ممکن است به شدت آشفته باشد.
از سقراط می آموزیم که در ارزیابی از خودمان به جای اهمیت دادن به نظر و حمایت دیگران از افکار و اعمالمان، به معقول و منطقی بودن آنها بها بدهیم. به ما یاد می دهد از روشی منطقی و قابل اتکا تر نسبت به سایر روش های رایج عامیانه، درستی یا نادرستی عقایدمان را محک بزنیم.
– سقراط ما را ترغیب می کند که از اطمینان مردم نترسیم، مردمی که نمی توانند به پیچیدگی های زندگی خود، احترام بگذارند و دیدگاه های خود را بدون دقتی حداقل به اندازه دقت یک کوزه گر (در حرفه خود)، صورت بندی می کنند. آنچه بدیهی و طبیعی خوانده می شود به ندرت چنین است. تشخیص این امر باید به ما بیاموزد که دریابیم جهان انعطاف پذیرتر از چیزی است که به نظر می رسد، زیرا دیدگاه های تثبیت شده، اغلب نه از طریق فرایند استدلال بی عیب و نقص بلکه از طریق قرن ها آشفتگی فکری ظاهر شده اند. ممکن است دلایل خوبی برای شکل و وضعیت فعلی امور وجود نداشته باشد.
نقد و بررسیها0
هنوز بررسیای ثبت نشده است.