ایگو دشمن استEgo Is the Enemy

کتاب ایگو دشمن است نوشتۀ رایان هالیدی، به شما نشان می‌دهند که حتی موفق‌ترین آدم‌ها چگونه پیاپی میان ایگو و تواضع مردد می‌مانند و این تردید چه معضلاتی برایشان به بار می‌آورد. رایان هالیدی به شما آموزش می‌دهد که بزرگ‌ترین دشمن خود را که همان ایگو است، بشناسید و آن را نابود کنید.

رایان هالیدی ، باطرح مثال‌هایی از ادبیات، فلسفه و تاریخ، تعمقی عملی در ماهیت و خطرات ایگو ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد چگونه می‌توان در بلند پروازی‌ها متواضع، در موفقیت‌ها بخشنده و در شکست‌ها مقاوم بود. کتاب ایگو دشمن من است به شما می‌گوید نه به ایگو، بلکه به واقعیت خود اتکا کنید. پای ایگو که به میان آمد، باید آن‌قدر با آن مبارزه کرد تا بر آن غالب شد؛ پیش از آن که او شما را به نابودی بکشاند.

هالیدی در کتاب حاضر شخصیت افرادی مانند کاترین گراهام، ویلیام تیکومسا شرمن، الئنور روزولت، جکی رابینسون، بیل والش، بنجامین فرانکلین، بلیساریوس، آنگلا مرکل و جورج. سی. مارشال را بررسی می‌کند و توضیح می‌دهد که این افراد تا چه در حد مدیریت ایگو موفق عمل کرده‌اند.

قسمتی از کتاب ایگو دشمن است:

 در حالی که کتاب های تاریخ مملو از داستان های نوابغ خودشیفته و آینده نگری است که دنیا را با نیروی محض و نامعقولانه ی خود زیر و رو کرده اند، پی برده ام که اگر جست و جو کنیم خواهیم فهمید که تاریخ همچنین به دست اشخاصی شکل گرفته که در هر قدم از راه با خودپسندی خود جنگیده اند؛ کسانی که از توجه مردم دوری کرده و اهداف شان را بر تمایل شان برای شناخته شدن اولویت داده اند. درگیری با چنین داستان هایی و بازگویی شان روش من برای آموزش بوده است. احساس خاص بودن یا قدرت اختیار و انگیزه داشتن همیشه خوب است؛ اما هدف کتاب حاضر نیست. در عوض، صفحات این کتاب را به این منظور تنظیم کرده ام که شاید به همان چیزی که من در آخر رسیدم شما هم برسید و آن هم این است که «خودتان را بیش تر دست کم بگیرید». امیدوارم روی داستانی که درباره ی منحصر به فرد بودن تان تعریف می کنید، کمتر حساب کنید و در نهایت، برای انجام کاری که قرار است با آن دنیا را دگرگون کنید فرصت کافی پیدا کنید. از بیسمارک نقل می شود که «بالاخره هر احمقی هم می تواند از تجربه ی خودش عبرت بگیرد؛ ترفند اصلی عبرت گرفتن از تجربه ی دیگران است». این کتاب حول ایده ی دوم شکل گرفت و در کمال شگفتی خودم، میزان دردناکی از ایده ی اول را هم شامل شد. به قصد مطالعه ی خودپسندی شروع کردم و به درون خودپسندی خودم و خودپسندی کسانی که سال ها الگوی خود می دانستم فرورفتم. شاید لازم باشد که شما هم مقداری از آن را خودتان تجربه کنید.